حسین جون راه میرود!!!
حسین جونم الان که این مطلبو مینویسم 10 و نیم ماهت شده. امروز 28 آذر یکی دو قد م برداشتی و دیگه نزدیکه که راه بیفتی. عالیه واما مهسا عزیز دل من مهسا جون چندوقتی هست که ناخنهات رو میخوری امیدوارم که هرچه زودتر ترک کنی. هنوز هم عادت نداری که روی تخت خودت بخوابی و هر شب که میخوابی دو سه ساعت بعدش پیش ماهستی دیگه الان بهت سخت نمیگیرم تا بعد ببینم آماده شدی تا تنها بخوابی یا نه. چند وقت پیش بابا جون میخواست بخوابه شما هم رفته بودی روی اوپن و پایین نمیومدی و به من میگفتی که خودت منو پایین بیار منم علیرغم مخالفت بابا پایین آوردمت باباجون هم عصبانی شد و ... شما هم ناراحت...