مهسا و حسین عشق ما

بالا رفتن از میز و ... و ایستادن

1390/3/19 14:49
نویسنده : مامان
169 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم. الان 3 روزه که غلت میزنی. در واقع همه هم سنهای شما در همون 5 یا 6 ماهگی غلت زدن رو شروع میکردن اما خوب شما با گریه کردن ما رو وادار میکردی که خودمون بیایم شما رو بنشونیم و بعد به بقیه کارهات برسی. سینه خیز رفتن رو هم کلاً فاکتور گرفتی، چون از روی شکم خوابیدن خیلی بدت میومد. اما الان خیلی علاقمند به این کار شدی. یه دفعه وسط شیر خوردن یه غلتی میزنی و حرکات آکروباتیک انجام میدی و روی شکم شیر میخوری ویا قمبل میکنی و به کارت ادامه میدی. حتی وقتی از خواب بیدار میشی اول از همه چه اتاق تاریک باشه چه روشن غلت یزنی و شروع میکنی 4 دست و پا رفتن. واقعیتش رو بخوای خیلی راحتتر شدم. چون دیگه وقتی از خواب بیدار میشی یه دفعه شروع نمیکنی به گریه و بیشتر وقتها خودت از رختخوابت میای بیرون.

 یه میز معروفی داریم تو خانوادمون که همه ما با آن خاطراتی داریم و پشتش درس خوندیم و به جایی رسیدیم. به همون خیلی علاقه داری و هر جا که باشی خودت رو به اون میرسونی و از ش بالا میری و تا 20 دقیقه هم کنارش می ایستی و باهاش بازی میکنی. اما خوب باید خیلی هواتو داشته باشم تا یه دفعه از عقب نیفتی. ایشاا.. تا چند روز دیگه راه میفتی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)