مهسا و حسین عشق ما

سفربه شمال 93

1393/6/15 22:59
نویسنده : مامان
200 بازدید
اشتراک گذاری

صبح نهم شهریور به همراه عمه سمیه و عمه سمیرا راهی استان مازندران شدیم و جاده فیروزکوه را در پیش گرفتیم. در راه رفت به گرمای شدیدی برخورد کردیم و باسرعت هرچه تمامتر خودمان را به ساحل فرح آباد (خزر آباد) رساندیمخندونک

هوا شرجی بود ولی دو روز اول خنکای خوبی  داشت و روزهای بعد گرمتر شد. تا رسیدیم مهسا و عمه سمیه آماده شدند و به دریا رفتند.

ترس مهسا از آب کاملا رفع شده بود و بی محابا به آب میزد. از آب بازی در دریا واقعا لذت برد بخصوص که باباجون و عمه سمیه هم همراهیش میکردند و من از قهقهه خنده هاش و لذتی که میبرد، لذت میبردم. همچنان به بازی با ماسه های کنار ساحل علاقه زیادی داشتی و عمدتا کوهی از ماسه درست میکردی. روز اول که هنگام بازگشت از ساحل نمیتونستی دل از ماسه ها بکنی و چهار دست و پا روی ماسه های خشک حرکت میکردیخندونکبوس

حسین هم در همه حال به مکیدن شصت ادامه میداد. وقتی روی ساحل میگذاشتمش سریع یک مشت ماسه بر میداشت و سعی میکرد که اونها رو بخوره. 

 

 

برای بازگشت راه طولانی تری را انتخاب کردیم تا به جاده چالوس برسیم. به همین دلیل از کنار همه شهرهای ساحلی عبور کردیم و دیدن دریا در حین سفر برای ما خیلی لذت بخش بود.

بابلسر-فریدونکنار-محمودآباد -نور- رویان- سیسنگان -نوشهر و درنهایت چالوس. جاده ای فوق العاده فوق العاده زیبا. واقعا بهره مندی از طبیعت بسیار زیبای اطراف این جاده را مدیون کسانی هستیم که زحمت و مشقت زیاد این جاده را احداث کردند. خداوند همه آنها رو بیمرزاد.

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان جون
24 شهریور 93 7:06
همیشه به تفریح عزیزم، ایشالله همیشه شاد و سلامت باشین ماشاالله بچه های شیرینی دارین ایشالله خدا حفظشون کنه به وب ماهم سر بزنید و با نظرات زیباتون خوشحالمون کنید.