مهسا و حسین عشق ما

2 سال و 9 ماهگی و آبله مرغون

1392/3/31 18:08
نویسنده : مامان
173 بازدید
اشتراک گذاری

مهساجون نیمه خرداد وقتی حاضر شدیم برای مسافرت دیدم که روی شکم و سینه ات دون دون شده و چون بچه های آپارتمان هم گرفته بودند فهمیدم که بله... خانم خانما هم آبله مرغون گرفتند. به همین خاطر در خانه ماندگار شدیم. سه روز اول خیلی تب داشتی و مدام از من میخواستی که بغلت کنم. سرت را هم خیلی میخاراندی ولی بدنت رو که با کالامین چرب کردم از خاراندن خبری نبود. کلا خیلی همکاری کردی چون توی صورتت هم چند تا زده بود و وقتی ازت خواستم که اونها را نخارانی که خون نیاد کاملا گوش کردی. البته خودت نمیدونستی قضیه چیه و فکر میکردی که چون زمین خوردی بدنت زخم شده اما الان خدارا شکر خوب خوب شدی.

قلبقلب الان دیگه خوشحالم که بگم قضیه پوشک گیری در 2 سال و 8 ماهگی کاملا تموم شده و در این یک ماه دیگر خبری از کارخرابی در خانه نبوده. هرجا هم که بخوایم بریم دیگه پوشکت نمیکنم . وتا حالا هم مشکلی پیش نیومده. فقط اینکه میذاری تا دقیقه 90 و بعد شتابان بدون اینکه دمپایی هم بپوشی میری دستشویی.

قلبقلب این یک ماهه آموزش زبان رو برات شروع کردم. شعر حروف الفبای انگلیسی را با آن دو بیت آخرش کاملا میخونی:

"Now I know my ABC'S"

"Next time won't you sing with me"

مجموعه your baby can read  را هم برات میگذارم که تحملت فقط 15 دقیقه اولش هست و البته یکسری از کلماتش را یاد گرفتی.

از nursery rhyme هم شعر It's raining رو میخونی به اضافه شعر old McDonald had a farm البته دست و پا شکسته.

کاش بتونم در یک محیط native ببرمت. تا خدا چه بخواهد و چه پیش بیاید...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)